خريد سيسموني دخترم
سلام دختر نازم ، سلام عشقم
دختر نازم منو بابايي لحظه شماري ميكرديم براي خريد وسايلت تا اينكه 93/7/17 منو باباجونت و ماماني منير رفتيم براي خريد سرويس چوبت.البته منو باباجونت قبلا خيلي جاهارا گشته بوديم. خلاصه اونروز از صبح تا بعد از ظهر دنبال گشتيم و بلاخره سرويست رو سفارش داديم تختت هم تخت نوزاد و نوجوان گهواره اي گرفتيم و قرار شده ده روز ديگه آماده بشه . تو راه برگشت به خونه يه سر هم تا فروشگاه تيما رفتيم و براي دخترم يه خرس ناناز و يك سرهمي و يه سارافون با يكدونه بادي خريدم فكر كنم اونارو كه بپوشي عروسك بشي ماماني ،مباركت باشه انشالله. ايشالا به سلامتي به دنيا مياي و از لباسها و وسايلات كه بابايي خسرو و ماماني منيره برات خريدن به خوبي و خوشي استفاده ميكني. واسه ناهار رفتيم خونه ي ماماني منيره و كمي هم اونجا استراحت كرديم. بعداز ظهر با خاله فريده هم هماهنگ كرديم و رفتيم دنبالشون تا خريدهاي ديگرو انجام بديم خلاصه منو بابايي و ماماني به همراه خاله جونت و مهلا جون( دختر خاله فريده) رفتيم براي خريد و كلي برات خريد كرديم ،اولين چيزي كه خريديم فرش اتاقت بود يه فرش صورتي كه وسطش دو تا گربه ي خوشگل داره بعد از اون هم خوشخواب تخت و آويز بالاي تخت و سرويس حوله و سرويس كالسكه و ميني واشرو...... خريداري كرديم . اون شب وقتي منو بابايي رفتيم خونه تا نصف شب داشتيم با وسايلت بازي ميكرديم. نميدوني با چه ذوقي اونارو بالا پايين ميكرديم حتي فرش اتاقت هم پهن كرديم و همين باعث شد فردا صبح يك دو سه ساعتي الاف جمع كردن وسيله هات بشيم. فردا ماماني منيره اومد خونمون كه بريم بقيه ي خريد هاتو انجام بديم و مارفتيم دنبال خاله جونت و بازم تا ظهر توي بازار بوديم كمي اسباب بازي و چيزهاي ديگتو خريديم ،بعد از ظهر هم رفتيم براي خريد پرده ي اتاقت . تقريبا خريدهامون تموم شده . روزي هزار بار ميرم توي اتاقت و با حسرت به وسيله هاي بسته بندي شده نگاه ميكنم . ايشالا زودتر بياي و به همه ي چشم انتظاري ها پايان بدي. منو بابايي از قبل كاغذ ديواري اتاقت رو هم انجام داديم اتاقت داره آماده ميشه واسه ورودت شاهزاده كوچولوي خونه ي ما تا اينكه بياي و زندگي عاشقونمون رو سه نفره كني به زندگي ما خوش اومدي ناز گلم